پرچمدار آزادی مسجدالاقصی


 






 

گفت ‌وگو با الیاس مطران، عضو تریبون وحدت ملی لبنان
درآمد:
 

شهید سید عباس موسوی تنها متعلق به مردم لبنان نبود.او در راه آزادی همه ملت‌های تحت ستم و مستضعفان جهان به جهاد برخاست و جانش را نیز در این راه گذاشت.مسلمان و مسیحی، عرب و عجم او را می‌شناختند و مبارزات بر حق او را می‌ستودند.الیاس مطران شخصیت مسیحی و عضو تریبون وحدت ملی لبنان در این گفت‌وگو دیدگاهش را درباره ابعاد شخصیتی سید عباس موسوی بیان می‌کند.
جنابعالی به عنوان یک شخصیت مسیحی لبنان عملکرد شهید موسوی در دوران تصدی مسئولیت دبیر کلی حزب‌الله را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
بی‌تردید، روحانیون مسلمان و مسیحی لبنان هرگز اندیشه‌ها و دیدگاه های شهید سید عباس موسوی را در حوزه‌های دینی و فلسفی و فلسفه ادیان، و نیز در زمینه مخالفت با برخی پدیده‌های فکری که امروزه به نام دین، چهره اسلام اصیل را خدشه‌دار می‌کنند، فراموش نخواهند کرد. من معتقدم که محافل مسیحی-صهیونیست امریکا از این پدیده‌های افراطی حمایت می‌کنند.بر این واقعیت تاکید می‌کنم که سید عباس موسوی، این رهبر فرزانه در دوره تصدی مسئولیت دبیر کلی حزب‌الله همواره می‌کوشید با سخنرانی‌های شیوا، ژرف و دلنشین خود، اوضاع اجتماعی و سیاسی لبنان را سامان دهد، و در این زمینه نقش مؤثر و اساسی ایفا نمود.
او ضمن اینکه انسانی بسیار فروتن بود و هرگز خودنمایی را دوست نداشت اما، در عین حال از لحاظ دینی و سیاسی و جهان‌بینی، انسانی دورنگر و ژرف‌اندیش بود.رفتارش بسیار ساده و خودمانی بود و از تکبر و فخر فروشی پرهیز می‌کرد. اخلاق و رفتار او در مقایسه با همه سیاست‌مداران و دولتمردان لبنانی که در آن دوره می‌زیسته‌اند منحصر به فرد بود و با همگی آنان تفاوت کلی داشت.
سید شهید زمانی که در مقام دبیر کلی حزب‌الله قرار گرفت، عملیات مقاومت در برابر اشغالگران صهیونیست در جنوب لبنان دگرگون شد و روند صعودی به خود گرفت زیرا، شخصیت منحصر به فرد سید به گونه‌ای بود که شرح وظایف نهادهای حزب‌الله را از یکدیگر جدا کرد.تا وظایف و مسئولیت‌های هر کدام از نهادها با یکدیگر تداخل پیدا نکنند و هر نهادی مسئولیت خود را به نحو مطلوب به سر انجام برساند.به طور مثال فعالیت‌های حوزه مقاومت را از حوزه‌های اجتماعی و سیاسی جدا کرد.در زمان او پیکار سیاسی روی مسایل دینی اثر منفی نداشت.همه این برنامه‌ها در راستای تقویت جایگاه حزب‌الله صورت گرفت.و در نتیجه، دستاوردهای چشمگیری به ارمغان آورد که در جنگ 33 روزه سال 2006 به روشنی شاهد آن بودیم.اکنون سید حسن نصرالله دبیر کل حزب‌الله این راه و روش را دنبال می‌کند اما، بی‌تردید شالوده این راهکار در زمان آن سید شهید پایه‌گذاری شده است.
از شهادت سید عباس موسوی 17 سال گذشت!اکنون اوضاع لبنان را در غیاب آن شهید بزرگ چگونه ارزیابی می‌کنید؟
به رغم گذشت این مدت زمان طولانی از شهادت سید عباس موسوی بی‌تردید احساس می‌کنم که او همچنان میان ما زنده و حاضر است.تحلیل‌ها و پیشگویی‌های او کاملا تحقق یافته است.اگر امروزه سخنرانی‌های گذشته او را بازبینی کنیم، احساس می‌کنیم که گویی او از وقوع برخی حوادث آینده باخبر بوده است.اوضاع و تحولات را به گونه‌ای تجزیه و تحلیل می‌کرد که گویی امروز در میان ما است.
به طور مثال اگر به مسئله جمع‌آوری اسلحه شبه نظامیان جنگجوی وابسته گروه‌های متخاصم در واپسین روزهای جنگ داخلی لبنان نگاه کنیم، او در سخنرانی‌های آن روز خود میان سلاح مقاومت ضد صهیونیستی و سلاح شبه نظامیان شرکت‌کننده در جنگ‌های داخلی تفاوت قایل بود.سلاح مقاومت را برای دفاع از مردم جنوب لبنان سلاحی سالم و شریف در برابر تجاوزگری مستمر دشمن صهیونیستی و آزادسازی سرزمین‌های اشغالی می‌خواند.سید شهید نقش مهمی در تبیین اهداف واقعی سلاح مقاومت در مقایسه با سلاح دیگران ایفا کرد.گویی که او قطعنامه 1559 شورای امنیت سازمان ملل متحد در ارتباط با خلع سلاح حزب‌الله و یا کنفرانس‌های سازش که هر چند مدت یک بار برپا می‌شود را پیش‌بینی کرده بود.نکته قابل توجه این است که او در سال‌های آخر حیات خود، موضوع بخش اشغالی کشتزارهای شبعا در مرز فلسطین اشغالی را مطرح نمود و بر لبنانی بودن این سرزمین و بر لزوم تلاش برای آزادسازی آن تأکید کرد که بسیاری از محافل لبنانی نیز با این طرح سید عباس موسوی اعلام همبستگی کردند.زیرا، رژیم صهیونیستی و برخی محافل بین‌المللی همچون سازمان ملل متحد در آن مرحله کوشیدند تا هویت و موقعیت لبنانی منطقه اشغالی شبعا را نادیده بگیرند و آن را در چارچوب قطعنامه 242 سازمان ملل متحد گنجاندند.امروزه نیز شاهدیم که برخی محافل داخلی و خارجی می‌کوشند درباره هویت لبنانی کشتزارهای شبعا شک و تردید القاء نمایند، و چه بسا مرحوم سید عباس موسوی از آن روز در برابر این توطئه‌ها ایستادگی کرد.

جنابعالی عضو کمیته دفاع از مردم فلسطین و مبارزه با برنامه‌های عادی‌ سازی روابط با رژیم صهیونیستی هستید. نقش شهید موسوی در تلاش‌های همه جانبه برای آزادسازی فلسطین را چگونه می‌بینید؟
همه می‌دانند که سید عباس موسوی علاوه بر اینکه رهبری حزب الله و مقاومت اسلامی لبنان را برعهده داشت.مسئولیت دفاع از آرمان فلسطین، و حقوق ملت فلسطین و لزوم تلاش برای آزادی همه سرزمین‌های اشغالی فلسطین را که میان دریای مدیترانه و رود اردن واقع شده بر عهده گرفته بود.او معتقد بود که مسجدالاقصی و بیت‌المقدس و همه اماکن مذهبی شهر قدس و سرتاسر سرزمین‌های اشغالی متعلق به فلسطینی‌هاست.سید عباس همواره این موضع اصولی را در سخنرانی‌های خود، در همایش‌ها و کنفرانس‌های بین‌المللی، تظاهرات و گردهمایی‌های که در اماکن گوناگون برگزار می شد بیان می‌کرد.در آن دوره که در کمیته قومی- عربی مبارزه با عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی عضویت داشتم، به یاد دارم که سید در برخی جلسات این کمیته شرکت می‌کرد، و درباره عواقب عادی ‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی هشدار می‌داد.او همچنین اعراب را از پیامدهای کنفرانس سازش مادرید برحذر می‌داشت.گویی که او می‌دانست که توطئه‌هایی برای به سازش کشاندن دولت‌های عرب در کار است. بنابراین شهید موسوی با سخنرانی در تظاهرات و گردهمایی‌های مردمی، همه طرح‌های سازش ‌کارانه از جمله چشم‌ پوشی از 85 درصد از سرزمین‌های فلسطین و مخالفت با بازگشت پناهنگان فلسطینی به میهن‌شان و اندیشه مذاکره با دشمن صهیونیستی را به شدت محکوم کرد.
رفتار سید چگونه بود؟
سید عباس به رغم دورنگری و دیدگاه‌های استراتژیک و به رغم همه ویژگی‌هایی که داشت، انسانی فروتن بود و به مردم عشق می‌ورزید، و همواره میان آنان می‌نشست و به مشکلات آنان رسیدگی می‌کرد.او به روشنی مشکلات جامعه را تشخیص می‌داد، و آن را رسیدگی می‌کرد.گذشت زمان ثابت کرد که تشخیص و درمان او درست بوده است.به طور مثال همه مخالفت‌هایی که در دوران سید شهید با روند سازش به عمل آمده بود، امروزه نشان داد که سید عباس یکی از اولین کسانی بود که هرگونه سازش را مردود می‌دانست.شکست روند سازش نیز درستی دیدگاه‌های او را ثابت کرده است. به هر حال می‌توان گفت که مسئولیت‌های سنگین و جایگاه و موقعیت او هیچ تاثیری بر منش متواضعانه او نداشته است.او به رغم انبوه فعالیت‌های سیاسی و مبارزاتی یک انسان مهربان، ساده و خوش برخورد بود و هیچ دوگانگی در شخصیت فروتن و ساده و شخصیت سیاسی و اجتماعی او دیده نمی شد.
شهید موسوی در آخرین سال جنگ داخلی به دبیر کلی حزب‌الله انتخاب شد.نقش او در زمینه برقرار صلح و ثبات در جامعه لبنان چگونه بوده است؟
شهید سید عباس موسوی در یک مرحله انتقالی و حساس به عنوان شخصیتی الگو و پیشگام در صحنه سیاسی لبنان ظاهر شد.در دوره‌ای که او به دبیر کلی حزب‌الله برگزیده شد، جنگ داخلی لبنان متوقف و این کشور وارد مرحله تلاش برای برقراری صلح داخلی و همزیستی مسالمت‌آمیز شد.در همان مرحله عملیات مقاومت ضد صهیونیستی در نوار اشغالی جنوب لبنان از نظر کیفی و کمی ابعاد تازه‌ای به خود گرفت، و مورد استقبال افکار عمومی جهان عرب قرار گرفت. یکی دیگر از شاخص‌های این دوره همسویی و همگرایی نیروهای مخالف طرح‌های صهیونیستی و امریکایی در منطقه با مقاومت لبنان بود که شهید سید عباس نقش برجسته و محوری در این همسویی ایفا کرد.فراموش نکنیم که مقاومت با برخورداری از پشتیبانی اعراب و مسلمانان در شیوه عملیات مقاومت ضد صهیونیستی تحول کیفی ایجاد کرد.
در ارتباط با پشتیبانی از آرمان فلسطین و انتفاضه در سرزمین‌های اشغالی، شهید موسوی در بسیاری از همایش‌های منطقه‌ای و بین‌المللی شرکت کرد و در گفت‌وگو با اندیشمندان بزرگ و شخصیت‌های سیاسی و فرهنگی، ابعاد و پیامدهای اجلاس مادرید را برای آنان تشریح کرد.این تلاش‌ها در شرایطی صورت گرفت که زمزمه برپایی کنفرانس مادرید و گفت‌وگوهای سازش در اسلو به گوش می رسید.شهید موسوی در چنین شرایطی و به منظور رویارویی با گفت و گوهای سازش به رزمندگان مقاومت دستور داد دامنه عملیات کوبنده شان را بر پیکر دشمن صهیونیستی گسترش دهند، و با انجام عملیات کیفی، آسیب جدی بر نظامیان آن رژیم وارد کنند که در نتیجه این عملیات برخی از پایگاه‌های اشغالگران در نوار مرزی جنوب لبنان آزاد شد.
بی‌تردید این عملیات مردم لبنان و ملت‌های منطقه را شگفت‌زده کرد.برای مردم لبنان غیر منتظره بود.مردم می‌گفتند این انسان آرام، فروتن و بی‌ادعا چگونه توانسته در یک مدت کوتاه این دستاوردها را برای مقاومت رقم بزند، و در عملیات مقاومت تحول کیفی ایجاد کند؟ او در عین حال با احزاب و سازمان‌های گوناگون سیاسی لبنان از جمله جریانات اسلامی و ملی روابط دوستانه برقرار کرد، که تا پیش از او چنین روابطی وجود نداشته و یا معمول نبوده است.
حزب الله در دوران دبیر کلی شهید موسوی چه خدماتی به مردم ارائه داد؟
در حقیقت ارائه خدمات اجتماعی از سوی حزب‌الله به مردم محروم لبنان از زمان شهید سید عباس موسوی آغاز شد.در زمستان سال 1991 هنگامی که منطقه بقاع با سرمای شدید و یخبندان مواجه شد.ماشین امداد رسانی حزب‌الله به کمک مردم محروم منطقه شتافت.در آن زمستان سرد سیر و پر برف و باران، کاری از دست دولت لبنان ساخته نبود.هنگامی که سرما به بسته شدن راه‌های ارتباطی و قطع شبکه‌های آب و برق منجر شد، سید عباس ضمن انتقاد از ناتوانی و بی‌تفاوتی دولت، خطاب به مردم گفت که ما با مژه‌های چشمان‌مان به شما خدمت می‌کنیم.او این شعار را به واقعیت تبدیل کرد، و با امداد و کمک‌رسانی به موقع حزب‌الله مردم را از سرمای شدید نجات داد.مردم شهر بعلبک و روستاهای اطراف آن دست‌های پر مهر و محبت سید عباس موسوی را فراموش نمی‌کنند.گمان کنم دعای خیر آنان در دفتر اعمال او جاودان خواهد ماند.
منبع: ماهنامه شاهد یاران، شماره 40